ایکاش بساط جهل ویران می شد

در مرام عشاق... رنجش از دست عزیزان کفر است.

سنگسار

ای صمیمی... ای دوست...

چه رنگین کمان قشنگی...

بوی باران تازه می آید...

سبز و سفید و قرمز

گیرم تمام مردم عالم فریفتید

ناز... زندگی ناز ندارد که بنازی...

پاسخی به شعر نیکی فیروز کوهی...

رفتنت مثل یک معمایی...

مگذار آب بگذرد ز سرم...

آخرش این کباب می سوزد

بیا برگردیم...

جان مرا گرفته ای...

فرمان عشق

برنج محسن

محبوبه ی من

آبی آبی

یک سیب زنخدان ...

انگار نه انگار

آیین من

هیچ گاه از خودت نپرسیدی...

دانی کجاست نقطه ی آغاز عاشقی؟

سوک یار - به یاد حمید کاظمی

باز بی خبر رفتی... به یاد حمید کاظمی

سفر - پیشکش به روان مهندس حمید کاظمی

طوسی

ما خانه ی خود دوباره پس میگیریم

حالم چو حریفیست که در بازی حکم...

برشی از داعش

گل باغ دل ماتم زده

برشی از یک روز می فهمی ...

دیوانگی

تو که بستی تمام درها را...

در شگفتم...

گر بگویی دگر نمی آیی...

سرطان می کند آخر....

گاهی بیات ترک و گهی شور می زنی...

"لایک" و "کامنت" خویش را مگذار...

هشدار... - در جامعه ی گرگ پرست متلاشی

تقدیم به دوست عزیزم استاد محمدرضا عالی پیام

برشی از غزل شب یلدا

شب یلدا

خدای گرگها

چه می شود؟!

برشی از غزل چی می شود

عطر تنت

برشی از بلای عاشقی

بلای عاشقی